دقیق فیلم توضیحات: جوجه بازیگوش و شلوغ ماشین را متوقف کرد و از پسر خواست که آسانسور را به او بدهد. باران می بارد و کودک چاره ای جز سوار شدن در ماشین با یک غریبه نداشت. این زوج شروع به برقراری ارتباط کردند و پسر از او خواست که به او دلایل زیبایی به سینه های خود نشان دهد به همین دلیل او را به کودک سوار می کند. کودک موافقت کرد و در عكس كوس خارجي راه پذیرفت که پسر را به خانه بنامند. به یک عجیب بازیگوش رفت. پسر در قفسه سینه زیبایی چسبیده بود و سپس به او گفت که شلوار خود را برداشته و سرطانی شود. دخترک خم شد و پنکیک های خوشمزه اش را در کنار آن پخش کرد.
|